هدف: در اواخر قرنهای نوزدهم و بیستم، تلاشهای جرمشناختی جهت پیشگیری یا کاهش جرم بر بررسی علل فرضی زیست-اجتماعی جرم متمرکز بود. اکثر این استراتژیها دربرگیرنده پیشنهادات اصلاحنژاد بودند یعنی پیشنهادهایی که امروزه غیراخلاقی و ناپسند محسوب میشود. جرمشناسی مبتنی بر بیولوژی و سیاستهای کنترل جرم با پیچیدگی جدید و توجه به اهمیت بافت اجتماعی دوباره ظهور کردهاند. علاوه بر این، پیشگیری تکاملی جرم، با تمرکز اجتماعی بر عوامل ریسک بیولوژی/روان-شناسی در دورهی اولیه زندگی، در جرمشناسی مؤثرتر شده است. این مقاله رابطه بیولوژی با پیشگیری مدرن از جرم را بررسی میکند.
مطالب و روشها: بررسی توصیفی از ادبیات نظری و تجربی بیولوژی و پیشگیری تکاملی جرم.
یافتهها: تعداد فزایندهای از برنامههای پیشگیری تکاملی جرم وجود دارد که عوامل ریسک بیولوژی برای بزهکاری و ارتکاب بعدی جرم را مورد بررسی قرار میدهد. این برنامهها درحوزهی خانوادگی، مدرسه و جامعه قابل مشاهده هستند. شواهد حاکی از آن است که این برنامهها میتوانند جرم را کاهش دهند.
نتیجهگیری: از آنجایی که پیشگیری بیولوژیکی جرم هنوز بهعنوان یک رشته مجزا پدیدار نشده است، یافتهها نشان میدهند که برنامههای پیشگیری از جرم میتوانند و حتماً به بیولوژی از منظر جامعهشناسی میپردازد و این برنامه تأثیر قابل توجهی بر جرایم داشتهاند.